معنی رشح
رشح
(رَ)
رشیح. عرق. (مقدمۀ لغت جرجانی ص 3). عرق. خوی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " رشح " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...