- رشح
- عرق کردن، خوی کردن، تراویدن آب
معنی رشح - جستجوی لغت در جدول جو
- رشح
- تراوش کردن، کنایه از آنچه تراوش کرده، قطره
- رشح ((رَ شْ))
- تراویدن آب، تراوش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
قطره، چکه
چکه، قطره، آب که از چیزی تراوش کند
تراوش
تراوش، بارش کم، تراویدن
تربیت شده، به تدریج پرورده شده
تراویدن، پاشیده شدن مایعات به لباس یا بدن و مانند آن، تراوش آب از خلال سنگ یا چیز دیگر، به تدریج قوت گرفتن، توانا شدن و شایستگی حاصل کردن برای کاری
خوب ادب یافته و تربیت شده
Ooziness, Secretion
выделение , секреция
Exsudation, Sekretion
виділення , секреція
wysięk, sekrecja
渗出 , 分泌
exsudação, secreção
essudazione, secrezione
exudación, secreción
exsudation, sécrétion
exsudatie, afscheiding
การซึม , การหลั่ง
eksudasi, sekresi
ترشّحٌ , إفرازٌ
रिसाव , स्राव
זִלְגוּל , הפרשה
浸出 , 分泌
삼출 , 분비
sızıntı, salgılama
utoaji
নিঃসরণ , স্রাব
رساؤ , ترشح