جدول جو
جدول جو

معنی رسواشده

رسواشده
(مُ)
فاش شده. بر سر زبانها افتاده. ظاهر و آشکار شده. از پرده بدشده:
ای غمت مادر رسواشده را سوخته دل
از دل مادر تو سوخته تر باد پدر.
خاقانی
لغت نامه دهخدا