سنگ انداختن کسی را: ردهه بحجر، سنگ انداخت او را، بزرگ و کلان ساختن خانه یا چیزی را: رده البیت، به شجاعت و جوانمردی مهتر قومی گردیدن: رده فلان القوم. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) مصدر به معنی رد. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). بازگردانیدن و قبول نکردن. (آنندراج). بازگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، منسوب به خطاکردن، بازگردانیدن جواب. (آنندراج)