جدول جو
جدول جو

معنی ردکرده

ردکرده
(لُ غَ)
وازده. (یادداشت مؤلف). مردود. رانده. دورشده. مطرود:
فقر کآن افکندۀ خلق است من برداشتم
زال کآن ردکردۀ سام است من می پرورم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا