جدول جو
جدول جو

معنی رخل

رخل
(رِ)
رخل. رخله. برۀ ماده. ج، ارخل، رخال، رخال، رخلان، رخله، رخله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). برۀ ماده. ج، رخال. (مهذب الاسماء). بچۀ گوسفند تاچهارماهه از میش اگر ماده باشد. (تاریخ قم ص 178)
لغت نامه دهخدا