شعله هایی که بدان دیورا رانند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) ، سنگهای کلان که بر گور نهند تا مانند خرپشته شود. (ناظم الاطباء). سنگهایی که بر گور نهند و گویند نشانه ای است که بر قبر نصب شود، مفرد، رجم. (از اقرب الموارد). سنگهای کلان است که بر گور نهند تاخرپشته شود. ج، رجم و رجام. (منتهی الارب) (آنندراج). و منه فی وصیته: لاترجموا قبری، ای لاتجعلوا علیه الرجم. اراد ان لایسنم قبره و یروی بالتخفیف و الصحیح انه مشدد. (منتهی الارب). علامت یا سنگی که بر روی قبر نصب شود. (از المنجد) ، علامت. نشان. (منتهی الارب) (آنندراج) ، آنچه در آسمان ظاهر شود گویی ستارگانی است که فرومی افتند. (از المنجد). آن ستاره که انداخته شود به دیوان. (مهذب الاسماء). آن ستاره که انداخته شود. (از اقرب الموارد)