سخت غریدن آسمان: رجست السماء رجساً. (ناظم الاطباء). سخت غریدن ابر و جنبیدن: رجست السماء. (از آنندراج) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بانگ کردن ابر. (تاج المصادر بیهقی) ، آب را به مرجاس اندازه کردن: رجس فلان. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). اندازه گرفتن آب به مرجاس، و آن سنگی است که می اندازند در ته چاه تا معلوم شود به آواز آن عمق چاه. (آنندراج). اندازۀ آب را به مرجاس گرفتن. (از اقرب الموارد) ، سخت بانگ کردن شتر: رجس البعیر، کسی را از کار بازداشتن: رجس فلاناً عن الامر (از باب نصر و ضرب). (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). بازداشتن کسی را از کار. (آنندراج)