معنی رثد - لغت نامه دهخدا
معنی رثد
- رثد
(تَ قَ زُ) - بر هم نهادن رخت را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، درنگ کردن و انتظار چیزی نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، پهلوی همدیگر نهادن متاع را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بر هم نهادن کالا. (تاج المصادر بیهقی). کالا بر هم نهادن. (از مهذب الاسماء) (دهار) (مصادراللغه زوزنی)
لغت نامه دهخدا