جدول جو
جدول جو

معنی رتخ

رتخ
(تَ قَ قُ)
ترخ. (منتهی الارب). تنک گردیدن گل و عجین، اقامت نمودن در جایی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اقامت کردن در مکانی، چسبیدن به چیزی. (ناظم الاطباء) ، پس ماندن و تخلف ورزیدن از کار. (آنندراج) (منتهی الارب). تخلف ورزیدن از کار. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به ترخ شود
لغت نامه دهخدا