درآمیختن و نیکو ساختن اشکنه را. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آمیختن و نیکو گردیدن ثرید. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد). آمیختن. (مصادراللغه زوزنی) ، انداختن کسی را در گل و لای. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ربیکه ساختن. (منتهی الارب) (مصادراللغه زوزنی) (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ربیکه ساختن و آن طعامی است که از خرما و روغن و ماست سازند. (آنندراج). طعامی ساختن از خرما و روغن. (تاج المصادر بیهقی)