رجل ربض عن الحاجات، مرد مانده از حاجات. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، {{اسم}} جمع واژۀ ربوض، در معنی درخت بزرگ سطبر فراخ شاخها. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به ربوض شود، زن و اهل خانه از زن و مادر و خواهر. (غیاث اللغات) (از ناظم الاطباء). زوجه. (اقرب الموارد). زن مرد. (منتهی الارب). و رجوع به ربض و ربض و ربض (ر) شود