جدول جو
جدول جو

معنی رانش

رانش
(نِ)
اسم مصدر از راندن. طرد. دفع. راندگی. رد. (ناظم الاطباء). راندن و دور کردن. (برهان) (آنندراج) ، رحلت و انتقال. (ناظم الاطباء) ، سلب مقابل ایجاب. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، معزولی، نفی. (ناظم الاطباء) ، اسهال. (این کلمه بصورت رونش در تداول عوام باقی مانده است در معنی اسهال). (یادداشت مؤلف).
- شربت رانش، مسهل:
امتحان را کارفرمای ای کیا
شربت رانش بده بهر نما.
مولوی
لغت نامه دهخدا