جدول جو
جدول جو

معنی رافع

رافع
(فِ)
طائی، ابن عمیره الطائی مکنی به ابوالحسن، او از تابعان بود و به خالد بن ولید در عزیمت به شام راهنمایی کرد. وفات وی بسال 23 هجری قمری روی داد. رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 142 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
مرنی، ابن عمرو بن هلاک مرنی صحابی بود و با برادرش عائد درک فیض حضور حضرت رسول کرد و سپس در بصره سکونت گزید و برخی از احادیث شریف روایت کرد. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
ابن ثابت... که به مصر رفته است. ابن منده میان او و رویفعبن ثابت فرق گذاشته ولی بنوشتۀ ابونعیم هر دو یک تن بوده اند. (از الاصابه ج 2 قسم چهارم). و رجوع به رافع مصری ابن ثابت یا ’رویفعبن ثابت’ شود
خزرجی انصاری. ابن رفاعۀ خزرجی انصاری محدث بود و برخی از احادیث از وی نقل شده است. ولی دراینکه درک صحبت حضرت را کرده یا نه اختلاف است. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
ابن ظهیر. برادر اسیدبن ظهیر بود، و ابن حجر در الاصابه حدیثی به این عبارت: ’انه نهی عن کراء الارض’ از حضرت رسول بوسیلۀاو نقل کرده است. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول شود
خزاعی مولای ایشان بود ابن اسحاق در مغازی گوید: وقتیکه خزاعه در روز فتح بمکه وارد شدند در خانه بدیل بن و رقاء و رافع مولای خویش سکنی گزیدند. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
مولی عمر، حمداﷲ مستوفی او را مولای عمر خوانده و در شرح کشته شدن خلیفۀ ثانی گوید: اول کسی که دره داشت او (رافع) بود. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 185 شود
ابن رفاعه بن رافع عجلان. وی تابعی بود، ولی برخی او را همان ابن رفاعۀ انصاری دانسته و احادیث نبوی را بوی نسبت داده اند. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول شود
خزاعی، ابن بدیل بن ورقاء خزاعی. او از صحابۀ حضرت رسول بود و در وقعۀ معونه شهید شد. رجوع به الاصابه ج 2 قسم چهارم و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
سلمی، ابن بشر سلمی. ابن حجر گوید: برخی از راویان نام او را قلب کرده و او را بشر بن رافع نامیده اند. رجوع به الاصابه ج 2 قسم چهارم شود
آزادشدۀ حضرت عائشه رض که راوی حدیث شریف: ’عادی الله من عادی علیاً’ میباشد. و رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی شود
ابن حبیر مطعم. که دینوری داستانی را که بین او و علأ بن عبدالرحمان خرمی گذشته است نقل میکند. رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 270 شود
رفیق اسلم... ابن حجر گویداحتمال دارد وی همان ابوالبهی باشد. رجوع به الاصابهج 2 قسم اول و رافع ابوالبهی در همین لغت نامه شود
غلام سعد... که ابونعیم بسلسلۀ اسناد این حدیث نبوی: ’الجار احق بسقبه’ را از قول او روایت کرده است. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
شامی، ابن عمیر از مردم شام بود، و یک حدیث از حضرت رسول روایت کرد. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود
قرظی. ابن حجرگوید: برحسب نوشتۀ ابن شاهین وی از بنوزنباع و سپس از بنوقریظه بود. رجوع به الاصابه ج 2 قسم اول شود
مدنی، ابن حفص مدنی راوی بوده و از عمر بن عبدالعزیز روایتی آورده است. رجوع به سیرۀ عمر بن عبدالعزیز ص 281 شود
غلام غزیه بن عمرو... که بقول ابوعمرو درغزوۀ احد شهید شده است. (از الاصابه ج 2 قسم اول)
غلام عبید بن عمیر اسلمی... (از الاصابه ج 2 قسم اول)
لغت نامه دهخدا