معنی راف راف بزباز باشد که بسباسه معرب آن است، (آنندراج) (انجمن آرا) (از برهان) (از غیاث اللغات) (از شرفنامه منیری) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 8)، رجوع به بزباز و بسباسه شود، پوست جوز است، (برهان) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا