معنی راشق راشق (شِ) تیراندازنده. (آنندراج) (ناظم الاطباء). تیرانداز. (از اقرب الموارد) ، کماندار، کمانکش، تیزنگرنده، تیر بنشانه زده شده. (ناظم الاطباء). - سهم راشق، یعنی مرشوق، یعنی انداخته شده. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا