معنی رازجوی
- رازجوی (غَ رَ / رِ دَ / دِ)
- تفتیش کننده اسرار، (ناظم الاطباء)، جویندۀ راز، طلب کننده سر، جویای نهانی ها:
شنید این سخن مردم رازجوی
که ضحاک را زو چه آمد بر اوی،
فردوسی،
برهمن چنین داد پاسخ بدوی
که ای پاکدل مهتر رازجوی،
فردوسی،
از آن رازجویان پنهان پژوه
یکی را بخود خواند هاتف ز کوه،
نظامی
