جدول جو
جدول جو

معنی رابح

رابح
(بِ)
یکی یا شتربچۀ ازمادر جدا شده. ج، رباح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، سوددهنده. نفعبخش. (غیاث اللغات). سودمند. مقابل خاسر. سودکننده. (آنندراج) :
حاصل و رابح و موجود به هر وقت ز تست
هرچه سلطان جهان را غرض و کام و هواست.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا