صاحب خویشی. خداوند خویشی و نزدیکی: یتیماً ذامقربه. او مسکیناً ذامتربه. (قرآن 90 15/ - 16) ، و بی پدر را یا درویش خداوند خاک نشینی (تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 531) و در تفسیر آن گوید: نصب یتیماً بر علم مصدر است که مصدر عمل فعل خود کند تقول عجبت من ضرب زید عمرواً ای من ان یضرب زید عمروا. ذامقربه، خداوند خویشی چنانکه گفت، و آتی المال علی حبه ذوالقربی. و بعضی دیگر گفتند ذامقربه از قرابت نیست بلکه از قرب است که پهلو و تهیگاه بود یعنی که ذا خاصره مطویه ملاصقه من الجوع، تهیگاهی بهم آمده از جوع و گرسنگی. (ایضاً ص 536) و رجوع به ذومتربه شود