معنی ذورحم
ذورحم
(رَ حِ)
قریب. نزدیک. کس. خویش. خویشاوند. ج، ذوی الارحام
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " ذورحم " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...