یکی از اذواءیمن است پسر تبع الاصغر. او پس از تبع الاصغر اقرن بن ابی مالک پادشاهی یافت. صاحب مجمل التواریخ و القصص گوید: مدت پادشاهی او هفتاد سال بود. چون ذوجیشان بپادشاهی بنشست، در عهد دارالاکبر، بقیت طسم و جدیس را بیمامه بشکست و بسیاری بکشت و بعد از آن ذوجیشان در عهد اسکندر بودند (کذا) و روزگار نضربن کنانه، آنچ مانده بودند از این قبیله های (عاد) و ثمود و آنچه یاد کردیم پادشاهی یافتند و عدد ایشان پیدا نبود اندر اول همه بفنا رفتند و اندر ذکر ایشان اعشی گوید: الم تروا ارماً و عادا افناهم اللیل و النهار وانقرضت بعدهم ثمود بما جنی فیهم قدار و جاسم بعدها و طسم قد اوحشت منهم الدیار و حل بالحی من جدیس یوم من الشر مستطار و مر دهر علی صحار فهلکت جهره صحار و متعت بعد هم و بار فلا صحار و لا وبار بادوا وخلوا رسوم دار فاستوطنت بعدهم نزار کانت لهم سودد و حلم و نجده شأنها وقار اخنت علیهم صروف دهر له علی اهله عثار. و اندر کتاب سیر گفته است:ذی جیشان سوی عراق آمد و دارالاکبر او را پذیره شد کارزار (افتاد) و بحرب اندر کشته شد. ولیکن این ذکر در تاریخ حمزه الاصفهانی و هیچ کتابی نیافته ام. واﷲ اعلم. (مجمل التواریخ و القصص. ص 161، 162 و 423). و بعضی نام او را مالک بن تبع الاقرن گفته اند