جدول جو
جدول جو

معنی دیناری

دیناری
جنسی از جامۀ ابریشمی. (برهان) (غیاث) (آنندراج). جنسی است از حریر. (شرفنامه منیری) ، برنگ دینار. برنگ زرد. زرگون. زرد طلایی. (یادداشت دهخدا).
- حریر دیناری، حریر زرد. زرین و طلائی. (یادداشت دهخدا) : گفتی بر تودۀ زعفران مهره های عنبرین برنهاده اند و یاحریری دیناری به مداد منقط کرده اند. (تاج المآثر، درصفت نور).
- دیبه دیناری، دیبایی برنگ دینار و زرگون. (یادداشت دهخدا) : زرد طلایی. دیبای زرد طلائی:
و آن ترنج ایدرچون دیبه دیناری
که بمالی و بمالند و بنگذاری.
منوچهری.
، نوعی از شراب لعل. (برهان) (غیاث). کنایه از شراب سرخ بود. (آنندراج).
- شراب دیناری، منسوب است به ابن دینارمیافارقی طبیب یا چون دینار در سرخی. (یادداشت دهخدا).
، در هندوستان نوعی از میخ آهنی را گویند. (آنندراج) (بهار عجم)
لغت نامه دهخدا