جدول جو
جدول جو

معنی دوستاقی

دوستاقی
دوستاغی، دوستاخی، زندانی، محبوس، مسجون، بندی، حبسی، (یادداشت مؤلف)، رجوع به دوستاق شود
لغت نامه دهخدا