معنی دوسان دوسان صفت بیان حالت از دوسیدن، دوسا، دوسنده، چفسان، چسبان، (یادداشت مؤلف) : دومار به گزنده بر دو لب تو دوسان زآن قلیۀ چو طاعون زآن نان همچو نخچد، منجیک، رجوع به دوسنده و دوسانیدن و دوسیدن شود لغت نامه دهخدا