معنی دورجستن دورجستن (تَ بَسْ سُ کَ دَ) دورجه کردن. دور جهیدن. دورخیز کردن. عقب رفتن و سپس دویدن برای جستن از نهر یا گودال یا فاصلی دیگر. (یادداشت مؤلف). رجوع به دورخیز کردن شود لغت نامه دهخدا