معنی دوتاهی دوتاهی (دُ) دوتا. خمیده. چنبری. دوتو. دوتایی. گوژ. کج. دوتاه. - دوتاهی کردن قد، خم دادن آن. خم کردن قد احترام بزرگی را: دانش نبود آنکه پیش شاهان یکباره قدت را کنی دوتاهی. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا