معنی دمن
- دمن (دِ)
- سرگین توبرتو نشسته، پشک شتر و گوسفند و جز آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). پشک. (از اقرب الموارد) ، یقال هو دمن مال، یعنی او نیکوست در سیاست شتران. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ دمنه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به دمنه شود
