معنی دلیلی دلیلی (دَ) دلیل بودن. راهبری. رهبری. بلدی. هدایت. بلد راه بودن: طمع چون کردی از گمره دلیلی ؟ نروید هرگز از پولاد شمشاد. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا