ریگستان هموار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دوکانچۀ برابر و هموار که بر وی نشینند. (منتهی الارب). دوکان. (دهار). بنائی که قسمت بالای آنرا مسطح کنند تا بر آن نشینند. ج، دکاک. (از اقرب الموارد). ج، دکک. (ناظم الاطباء). و رجوع به دکّه شود اسم المره است مصدر دک را به معنی یک بار کوفتن و ویران کردن. و رجوع به دک ّ شود: و حملت الارض و الجبال فدکتا دکهً واحده. (قرآن 14/69) ، و زمین و کوهها برداشته شوند و بهم زده شوند بهم زدنی یک بار