ترس و بیم و تشویش خاطر. (برهان) (از غیاث). وسوسه و واهمه و تشویش در خاطر، و با لفظ بردن مستعمل است. (از آنندراج). اضطراب خاطر، و بدین معنی ظاهراً فارسی است. (یادداشت مرحوم دهخدا) : شکر قدح تلخ مکافات چه گویم کز خاطر من دغدغۀ روز جزا برد. صائب (از آنندراج). - بی دغدغه، بی پریشانی. بدون ترس و بیم. - دغدغۀ خاطر، تشویش خاطر. پریشانی خاطر. آشفتگی خاطر. - دغدغه مند، مشوش خاطر. پریشان حواس. ، میل نمودن به چیزی. (برهان) (غیاث)