معنی دشوارخو دشوارخو (دُشْ) دشوار خوی. بدخو. کج خلق. (ناظم الاطباء). شزن. ضرس. شرس. متداکس: ضفیط، شتر دشوارخو. (منتهی الارب). و رجوع به دشوارخوی شود لغت نامه دهخدا