معنی دستانگری دستانگری (دَ گَ) حیله گری. مکاری. فریبکاری: همه دستانگری بود آن چو پیدا گشت راز او خرد هم داستان نبود که باشد شاه دستانگر. معزی (از آنندراج) لغت نامه دهخدا