معنی درنگرفتن درنگرفتن (لَ) اثر نکردن. تأثیر نبخشیدن: با وی از هیچ لابه درنگرفت پرده از روی کار برنگرفت. نظامی. ، نچسبیدن. درنپیوستن: چون گل بر دیوار زنی اگر درنگیرد نقش آن لامحاله بماند. (مرزبان نامه) لغت نامه دهخدا