معنی درنشلیدن درنشلیدن (لَ) مرکّب از: در + ن + شلیدن، چنگ درنزدن. درنیاویختن: آتش بی شک به جانت درنشلد چون تو به چیز حرام درنشلی. ناصرخسرو. رجوع به نشلیدن و بشلیدن شود لغت نامه دهخدا