معنی درقعه درقعه (تَ یَ) بشتاب گریختن از سختی، کوشش کردن شتران در چریدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، تتبع و جستجو کردن طعام مردم را، ناسزا گفتن کسی را. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا