جدول جو
جدول جو

معنی دردزد

دردزد
(دَزَ)
دردزده. دردمند. علیل:
زمین خاک شد بوی طیبش توئی
جهان دردزد شد طبیبش توئی.
نظامی
لغت نامه دهخدا