معنی درخشانی درخشانی (دُ / دَ / دِ رَ) حالت و چگونگی درخشان. تابش. تلألؤ: هر یک از خوبی چون باغ به هنگام بهار وز درخشانی چون ماه به هنگام سحر. فرخی. مواهه، موهه، درخشانی آب روی. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا