معنی دخل دخل (تَ غَبْ بُ) دخل. (منتهی الارب). فاسد شدن عقل و جسم کسی. (منتهی الارب). تباه شدن عقل و تن، تباه شدن داخل کار کسی. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا