جدول جو
جدول جو

معنی دبیر

دبیر
(دَ)
نام شاعری برهمنی مذهب فرزند رئیس قبیله ای در کنجاوه از مضافات لاهور. نزد علمای مشهور مسلمان زمان خود تحصیل علوم ادبی و فنون عقلی کرد و به دبیری یکی از نواب ها رسید و در هجو درانیان از شاهجهان آباد بیرون رفت و در سال 1305 هجری قمری درگذشت. این بیت او راست:
دل صدچاک دارد شانه زان رو
که با اشعار باشد الفت او.
(از قاموس الاعلام ترکی)
(به معنی مقدس) پادشاه عجلون و یکی از سلاطین پنجگانه ای است که برای انهدام جبعون همداستان گردیدند بنابر این یوشع ویرا با سایر رفقایش کشت و بر درخت آویخت (یوشع 10: 3). (قاموس کتاب مقدس)
لقب کعب بن عمرو است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا