جدول جو
جدول جو

معنی خیمگی

خیمگی
(خَ مَ / مِ)
منسوب به خیمه. آنچه یا آنکه به خیمه و سراپرده بستگی دارد، آنکه فرمان خیمه برپای کردن می دهد. (ناظم الاطباء) ، دربان خیمه. (ناظم الاطباء). فراش. (آنندراج) :
الا یا خیمگی خیمه فروهل
که پیش آهنگ بیرون شد ز منزل.
منوچهری
لغت نامه دهخدا