جدول جو
جدول جو

معنی خوشگل

خوشگل
(خوَشْ / خُشْ گِ)
قشنگ. هجیر. زیبا. وجیه. شکیل. صبیح. خوبرو. (یادداشت مؤلف). مقابل بدگل.
- امثال:
خوشگلها در دالان بدگلها گریه می کنند.
مبارک خوشگل بود آبله هم درآورد، کنایه از بد بدنبال بد آوردن است
لغت نامه دهخدا