معنی خورشیدن خورشیدن (گُ هََ کَ دَ) جمع کردن. گرد آوردن. فراهم کردن، شایستن. سزاوار شدن. مناسب شدن، موافق اتفاق افتادن، حمل کردن توشه و ذخیره، ترکیدن لبها از گرما. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا