معنی خمد خمد (تَ عَطْ طُ) فرومردن زبانۀ آتش که آتش هنوز باقی است. منه: خمدت النار، بیهوش شدن بیمار و یا مرد. منه: خمد المریض، کم شدن سختی تب، خوابانیدن آتش در جایی. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس) لغت نامه دهخدا