معنی خمب خمب (خُ) خنب. خم. خم بزرگ. (ناظم الاطباء). خم بزرگ که به عربی آن رادن گویند. (از برهان قاطع). خم بزرگ و آن ظرفی باشدکه در آن آب یا شراب کنند. (لغت نامۀ محلی شوشتر نسخۀ خطی) ، نفیر. بوق. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا