معنی خفده خفده (خَدَ / دِ) خم. کج. کوژ. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). رجوع به خفته در این لغت نامه شود: امروز همی ضعیف بینی این قامت خفدۀ نزارم. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا