معنی خضوع
- خضوع (تَ عَ هَُ)
- فروتنی کردن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، آرمیدن، ساکن گردیدن، ساکن گردانیدن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) ، خواندن کسی را بسوی بدی. (منتهی الارب) ، میل کردن ستاره بغروب، کوشیدن شتران در رفتن. (منتهی الارب) (ازتاج العروس) (از لسان العرب) ، پست گردانیدن کسی را، کلانسالی. (منتهی الارب)
