جدول جو
جدول جو

معنی خضع

خضع
(نَ عَجْ جُ)
راضی گردیدن بخواری. منه: خضع الرجل خضعاً، گردن کج کردن اسب و شتر. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). منه: خضع الفرس و الظلیم
لغت نامه دهخدا