جدول جو
جدول جو

معنی خصله

خصله
(خُ لَ)
خوشه های انگور، چوب خاردار، موی مجتمعشده خواه اندک و یا بسیار. توک موی. عذره. (یادداشت بخط مؤلف). لاغ (در گیسو). (یادداشت بخط مؤلف). ج، خصل، عضو گوشت. ج، خصل، موهای پریشان. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). ج، خصل
لغت نامه دهخدا