معنی خسبنده خسبنده (خُ بَ دَ / دِ) نایم. خوابیده: در این ره جزین خواب خرگوش نیست که خسبندۀ مرگ را هوش نیست. نظامی. هقعه، مرد بسیار تکیه کننده و بر پهلو خسبنده میان قوم. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا