جدول جو
جدول جو

معنی خزمک

خزمک
(خَ مَ)
مهره ای بود کودکان را از بهر چشم بد بندند خزریان فروشند دو سه رنگ بود. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) :
ترسم چشمت رسد که سخت حقیری
چونکه نه بندند خزمکت بگلو بر.
منجیک
لغت نامه دهخدا